جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی وجود خارجی رابط قضیه ازدیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
محمدرضا خدایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله ی وجود رابط، پیشینه ای به امتداد زمانیِ قبل از میلاد تاکنون دارد. دراین میان اثبات وجود خارجی رابطِ قضایا به علت پی آمد های فلسفی گوناگونی که داراست، پراهمیت به نظر می رسد. کسانی که پای دروادی نفی وجود خارجی رابطِ قضیه گذاشته اند، باید تاثیرات این انکار را درسایر مباحث فلسفه پذیرا باشند. دراین مقاله کوشیده شده تا آراء فلسفی علامه طباطبایی (ره) و استاد مصباح یزدی پیرامون وجود خارجی رابط قضایا ، فراروی هم قرارگیرد. این کار با عنایت به مبنای مشترک فلسفی ایشان( تفکیک دو حوزه ی اعتبار عقلی و واقعیت خارجی) صورت گرفته است. درضمن نقد وتحلیل، مبانی حکمت متعالیه درخصوص جوهر وعرض ونیز معقولات فلسفی بازکاوی شده ودرباب ناسازگاریِ ذهنی بودن رابط قضیه با سایر مبانی فلسفی به ویژه معقولات ثانی فلسفی بحث شده است. هم چنین دراین مقاله شیوه ی مقایسه درسه مرحله ی توصیف، تبیین و تحلیل دیدگاه ها مشاهده می شود. سرانجام محقق به داوری میان آراء پرداخته است. پسامدهای انکار این مرتبه ازهستی(وجود رابط قضیه ) خروجی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد و داده های آن عبارتند از:نفی یکی از آثار وتوابع اصالت وجود، نفی اشتراک معنوی وجود با قرائتی نادرست از کلام ملاصدرا، تبدیل مواد ثلاث (وجوب وامکان ) به معقول ثانی منطقی و نادرستی تقسیمات وجود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 42
بدن اخروی از دیدگاه صدرالمتالهین و مقایسه آن با علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن بطحائی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کیفیت بدن اخروی ازمباحث مهم معاد جسمانی است.پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت, عنصری یا مثالی است ویا به طور کلی بابدن دنیوی ومثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا براساس مبانی عقلی از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود ، حرکت جوهری، تجرد خیال در صدداثبات عینیت بدن اخروی ودنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است . علامه طباطبایی از پیروان حکمت متعالیه با استناد به برخی از دلایل وحیانی ومبانی عقلی از جمله,قاعده حکم الامثال,تلازم نفس و بدن,تبعیت جسد از نفس, اصیل بودن نفس درهویت آدمی, معتقد است آنچه که در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود ولازم نیست بدن اخروی در همه اجزاء وصفات عین بدن دنیوی باشد, از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است اگرچه از نظر نفسانی,انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است .پایبندی به مبانی حکمت متعالیه واستناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی وحضور و تبعیت بدن ازنفس در عالم آخرت مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند که در این پژوهش با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 51
معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت نزد علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
فاطمه کوکرم، عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقۀ اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم­ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی‌های متعددی دارد واز مهم‌ترین ویژگی­ها،خصیصۀ ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می­شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می­داند که در میان آن­ ها «انسان» جامع جمیع همۀ اسمای الهی است. دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می­شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته‌اند وهریک ازضرورت­های سه­ گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب‌المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده ­اند.
آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنین از دیدگاه علامه طباطبایی و دکتر حسین نصر
نویسنده:
آسیه بیستونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آن جا که نوع نگرش متدیّنان، نسبت به پلورالیسم دینی در زندگی آنان تأثیر بسزایی داشته و در تعاملات اجتماعی روزمره و در برخورد با طرفداران ادیان و مذاهب دیگر کاربرد دارد و نیز با توجه به اینکه برداشت های متفاوت از این مساله می تواند درقلمرو اقتصاد، سیاست، فرهنگ ودین تأثیرگذار باشد ، در این پژوهش قصد داریم آثار اعتقاد به پلورالیسم دینی در متدیّنان را مورد بررسی قرار دهیم. لذا با تکیه بر آرای دو تن از متفکران شیعه یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی و دکتر حسین نصر، ابتدا تقریر مشخّصی از پلورالیسم دینی ارائه نموده و سپس آثار اعتقاد به آن را در متدیّنین بررسی می کنیم.
روش‌ شناسي تاريخي علّامه طباطبائي در «تفسير الميزان»
نویسنده:
محمدحسن احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علّامه طباطبائي در تفسير خود، از تاريخ بهره برده و قبول تحريف عهدين، ايشان را از مراجعه به عهدين بازنداشته است. بهره گيري از تواتر تاريخي، نقل مطالب تاريخي عهدين در تفسير، براي تأييد يافته هاي تفسيري يا براي مقايسه بين گزارش ها و يا براي نقد و رد آنها روش متداول علّامه است. بررسي رويکرد تاريخي مؤلف «الميزان» در دو حوزة گزارش هاي تاريخي در قالب اخبار آحاد و متواترهاي تاريخي دو حوزة کاملاً مستقل است. بهره گيري علّامه طباطبائي از تواتر در تفسير، نوع رويکرد ايشان در مواجهه با گزارش هاي تاريخي(اخبار آحاد) و نقد متني گزارش هاي تاريخي سه بخش مستقل اين مقاله است. آنچه در مجموع، در روش تاريخي مرحوم علّامه مشهود است اين است که ايشان توانسته ارزش و جايگاه تاريخ در تفسير را از نوعي انزواي تفسيري بيرون آورد و رويکرد حاکم بر تفسير يعني تاريخ گريزي را به سمت اعتدال پيش برد.
آراء عرفانی علامه طباطبایی (با تأکید بر رساله الولایه)
نویسنده:
فاطمه آریناهی ایستادگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
رابطه باید و هست از دیدگاه علامه طباطبائی،‌ شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
علی‌رضا ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر اصول و احکام اخلاقی را بر پایه اموری واقعی استوار بدانیم و معتقد به یک نظام اخلاقی مطابق با نظام تکوین و هماهنگ با قوانین جاری در آن باشیم در این صورت یک نظام اخلاقی معقول و موجه داریم که می توانیم در مورد آن به بحث و گفتگو بنشینیم و اصول و احکام مطرح شده در آن را در بوته نقد بگذاریم. اما اگر راهی غیر از این را پیمودیم به هر نحوی که باشد آن نظام اخلاقی معقولیت خود را از دست می دهند و نمی توان در مورد آن با ابزار عقل و اندیشه به قضاوت نشست و درباره اصول و احکام آن داوری نمود در صورت اول ما یکسری اصول ثابت کلی و دایمی داریم که منطبق بر امور عینی و نفس الامری هستند و به تعبیر دیگ یک نظام اخلاقی مطلق داریم. در غیر این صورت احکام اخلاقی یا اموری کاملا بی معنا و نامعقول هستند و یا ناشی از احساسات و امیال فردی و گروهی می باشند که منجر به نسبیت گرایی در اخلاق می شود. بحث از رابطه باید و هست ناظر به همین مساله می باشد که آیا می توان از هست ها و واقعیت ها بایدها و احکام اخلاقی را نتیجه گرفت و آنها را بر پایه هست ها توجیه نمود یا اینکه میان این دو سدی نفوذناپذیر وجود دارد که هرگونه ارتباطی میان آندو را ناممکن می کند. ما در این تحقیق نظرات سه تن از فیلسوفان معاصر یعنی علامه طباطبائی شهید مطهری و استاد مصباح یزدی را منعکس نموده ایم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آن سه بزرگوار علی رغم اختلاف نظر در برخی مسایل صورت اول را برگزیده اند و قائل به ارتباط میان باید و هست می باشند.
رابطه واقع و ارزش در آراء فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی
نویسنده:
وحید یادگاری سرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه میان واقع و ارزش یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق معاصر است؛ بنابراینبررسی آن در میان آراء متفکران اسلامی ضروری به نظر می‌رسد با بررسی مبانی فکری و فلسفی سه تن از متفکران اسلامی مانند فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی در صدد بیان آراء ایشان درباره هست و باید‌های اخلاقی و رابطه میان آن دو هستیم. فخر رازی با بیان نظریه امر الهی، نفس انسان و احکام آن به عنوان واقع اخلاق اسلامی و ستایش، سرزنش، پاداش و عقاب به عنوان ارزش‌های اخلاقی، رابطه میان واقع و ارزش‌ها را رابطه‌ای هستی‌شناسانه تفسیر کردند و هم‌چنین در نظام اخلاقی مهدی نراقی نفس انسان، قوای نفسانی و احکام نفس را به عنوان واقع اخلاقی، فضیلت و رذیلت‌ها همان باید، نباید و ارزش‌های اخلاقی است. ایشان قائل به رابطه‌ای روان‌شناسانه میانواقع و ارزش‌ها است و در نهایت علامه طباطبایی در نظریه اعتباریات خویش، مرتبه‌ای از نفس ناقص انسان و قوای نفسانی و شئوناتش مانند نیازها و خواسته‌هایش را به عنوان واقع نظام اخلاقی و اعتبار باید و نبایدها را به عنوان ارزش‌های اخلاقی می‌داند و معرفت به واقع اخلاق را ملزم به معرفت به باید و نباید و یا ارزش‌های اخلاقی می‌داند. بنابراین علامه طباطبایی یک رابطه معرفت‌شناسانه میان واقع و ارزش قائل است. در نتیجه ضروری به نظر می‌رسد علاوه بر رابطه منطقی واقع و ارزش یک سری از روابط دیگر میان واقع و ارزش-های اخلاقی قابل بررسی است. اعتبارسازی باید و نباید یا معرفت به ارزش‌ها به مرور زمان و با تجربه کافی دقیق و صحیح خواهد بود و تمام بشر به طور فطری از این نوع معرفت برخوردار هستند. نباید تصور شود میان واقع و ارزش‌های اخلاقی اگر رابطه منطقی نباشد می‌توان هر باید و نباید یا ارزش‌های اخلاقی را از هر کجا به دست آورد.در نهایت با بررسی نظریه اخلاقی این سه متفکر اسلامی می‌تواند فهمید این طور نیست که میان واقع و ارزش فقط رابطه منطقی وجود داشته باشد و اگر آن رابطه با استدلالات فلسفی یا کلامی مورد خدشه قرار بگیرد ارزش‌ها از واقعیات جدا شده و هیچ نوع رابطه‌ایمیان آن‌ها وجود ندارد. بلکه انواع متفاوتی از روابط میان واقع و ارزش‌ها می‌توان یافت.
بررسی تطبیقی تکوین و تکامل معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و پیاژه
نویسنده:
مهدیه جوکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسئله‌ی تکوین و تکامل معرفت از مهم ترین مسائلی است که از سرآغاز تاریخ تفکر فلسفی تا کنون در دیدگاه‌ها و جهان بینی های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است و امروزه توجه شاخه‌های دیگر علوم با رویکردهای علمی را به خود جلب کرده است. از آنجا که مقایسه‌ی مبانی و نظریات اندیشمندانی که از چشم‌اندازهای متفاوت به مسئله‌ی تکوین و فرآیند رشد معرفت توجه می‌نمایند می تواند ضمن نشان دادن امتیازات و نقاط ضعف نظریات، افق های جدیدی را در این ساحت علمی بگشاید، این رساله سعی نموده نخست به تبیین دیدگاه-های علامه در حوزه‌‌ی معرفت حصولی و حضوری و رابطه‌ی آنها که بیش از هر چیز مبتنی بر معرفت شناسی و هستی شناسی صدرایی است، پرداخته و به تفصیل زمینه‌های تکوین معرفت و تکامل فرآیند آن را از حوزه‌ی تصورات حسی تا معقولات ثانویه و تصدیقات و مفاهیم بدیهی بیان نماید. آن گاه با بیان نظریه‌ی پیاژه، رئوس مطالبی نظیر مبدء، مراحل و مکانیزم شناخت که با تبیین مفاهیمی چون؛ عملکرد، طرحواره، خودمحوری،تعادل، جذب و انطباق و... ، صورت می‌گیرد، اصول دیدگاه‌های وی در این زمینه تبیین گردد.در بررسی نهایی، این نظرگاه‌ها، در حوزه‌هایی نظیر مفاهیم و مبانی، بدیهیات، مبدء، تقسیمات و فرآیند شناخت، واقعیت و موانع آن،مورد تطبیق قرار گرفت . از نتایج و ابداعات مهم این بررسی این است که؛ دیدگاه‌های روانشناختی پیاژه به جهت فقدان زیر ساختها و مبانی صحیح هستی شناسی و انسان شناسی ضمن تفاوت های عمده‌ای که با نظریات علامه پیدا می-کند در بیان تکوین و تکامل معرفت به چالش‌هایی نظیر پارادوکس پذیرش معرفت پیشینی در نحوه‌ و کیفیت واقع نمایی مدرکات دچار می‌شود.
بررسی تطبیقی اصل علیت از منظر غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم حقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد کهشالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیقمطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
  • تعداد رکورد ها : 1494